Saleha Rezaie

I started playing football quite late, when I was 20 years old, at a time when I was working in a sewing factory in Kabul. I met a girl who was working there and she was in the national cycling team and becausei knew she was involved in sport, and I was very interested in football, I told her. She introduced me to a football club which had many girls as members, and so the next day, I went to that address and joined that team as soon as I could. My football story started from that club. 

Adalat football club was one of the most famous and best clubs in all of Kabul City, so it held many games against other clubs in Kabul. Exactly four months before the fall of the government in Afghanistan, a tournament was held between the clubs of Kabul City. The coach of the Afghan Women's National Team had come to watch and then invited new players from this tournament to the national team. I was one of those players. 

Football gives me a good feeling. By playing football, I forget all the stresses and strains of life and it transforms into positive energy. Football is very important to me because I have a lot of interest and it is one of my special hobbies. The days that I practice or play football during the whole week are the best days of my week.

The story of my journey from Afghanistan to Australia, like the other girls of the national team, happened in a very urgent and unusual way. A few days after the fall of the government, the day I was doing laundry with my mother, my friend who is in the national team called and told me to to send my passport photo to the National Team’s WhatsApp group as soon as possible, because the captain of the team had announced that Khaleda had managed to organise for the team to be taken to a foreign country, to safety. A few minutes later, I shared my passport photo to the group and was waiting to see what would happen, and so, a few days later, all the team members were asked to get to the airport as soon as possible. We went to the airport with the other girls of the team, and after two days of difficulty and wandering, waiting and hoping, we found out we had spaces on a flight. I entered the airport and flew to Dubai, before moving onto the next destination: Melbourne, Australia.

I now play as a defender in Melbourne Victory AWT with other national team girls. Football means a lot to me and I enjoy every moment I am playing football. For me, football means pleasure, peace and being strong.

من ۲۰ ساله گی آغار کردم زمانیکه در یک کارخانه خیاطی در کابل کار می‌کردم با یک دختریکه در آنجا مشغول کار بودم آشنا شدم که او در تیم ملی دو چرخه سواری بود و من چون علاقه زیادی به ورزش ‌‌فوتبال داشتم از او د باره علاقه خود گفتم و او برایم کلپ فوتبال را معرفی کرد که دختران زیادی در آن کلپ عضویت داشت و فردا همان روز سر به آن آدرس زدم و خیلی زود عضویت تیم را گرفتم و داستان فوتبال من از آن کلپ آغاز شد. کلپ فوتبال عدالت یکی از کلپ های مشهور و خوبی دار شهر کابل بود بنأ مسابقات زیادی با دیگر کلپ های شهر کابل برگزار می‌کرد و دقیقا چار ماه پیش از سقوط دولت در افغانستان تورنمینت بین کلپ های شهر کابل برگزار شده بود،مربی تیم ملی بانوان  افغانستان  بازیکن های جدید را از این تورنمنت به تیم ملی دعوت کرده بود و من نیز یکی از آن بازیکن ها بودم. فوتبال حسی خوبی برای من می‌دهد. با بازی کردن فوتبال همه استرس ها و کش مکش های زنده گی فراموشم شده  و به انرژی مثبت تبدیل می‌شود. فوتبال برای من خیلی مهم است چون علاقه زیادی دارم و یکی از سرگرمی  های خاص من است قسمیکه در تمام هفته روز های که تمرین و یا مسابقه فوتبال دارم بهترین روز های هفته من است.

داستان آمدن من از افغانستان به استرالیا مانند دیگر دختران تیم ملی بسیار به شکل عاجل و غیر معمول رخ داد، چند روز بعد از سقوط دولت، روزی که مصروف لباس شستن لباس با مادرم بودم که دوستم که در تیم ملی است برای زنگ زد و گفت هر چی عاجل تر عکس پاسپورت خود را به گروپ ‌واتساپ تیم ملی بفرستم چون کاپتان تیم خبری از بیرون کشیدن تیم توسط خالده به کشوری خارجی را داده بود و چند دقیقه بعد عکس پاسپورت خود را به گروپ شیر کردم و‌منتظر بودم که چی اتفاقی خواهد رخ داد و همین بود که صبحی چند روز بعد آن روز از همه اعضای تیم درخواست شد تا هر چی زود خود را به میدان هوایی برسانند، آن با دیگرا دختران تیم رفتیم میدان هوایی و بعد از دو روز سختی و سرگردانی داخل میدان هوایی شدم  پرواز کردیم به دبی و بعدن مقصد بعدی شهر ملبورن استرالیا بود.

من در کلپ فوتبال ملبورن ویکتوری با دیگرا دختران تیم ملی  به حیث مدافع بازی میکنم. فوتبال معنا زیادی برای من دارد و از هر لحظه که مشغول بازی فوتبال هستم لذت میبرم. فوتبال برای من لذت، آرامش و قوی بودم را معنا می‌دهد.